به شادباشِ نودمین سالگرد تولد حسین خواجهامیری صدایی برخاسته از ذات آوازِ ایران
فخر آواز ایران، نود ساله شد. در این روزهایی که خوشی کیمیا شده، نود ساله شدنِ خوانندهی بزرگ ایران شادباشِ بسیار دارد. او آوازخوانی است که پارامترهای صدایش به لحاظ کوآلیته، تنالیته و تناژ، در تاریخ فرهنگ صوتی ما کم نظیر است. صدای او ارتفاع و حجم (طول و عرض) بسیار بالایی دارد و از همین روست که او امکان اجرای محدوده صوتی بالایی را در نتهای بسیاری دارد که خوانندگان معمولی از پس آن بر نمیآیند.
این همان مسئلهای است که استاد محمدرضا شجریان نیز به آن اشاره داشت و صدای او را در تاریخ آوازخوانی، متر و معیار عنوان کرد و به این نکته اشاره داشت که هر کس بخواهد در بالاترین حد حنجره، صدایی را مثال بزند میگوید، صدا شبیه صدای ایرج است. تحلیل این مطلب آن هم از جانب صاحبنظری چون محمدرضا شجریان که به غیر از اشراف تام به آواز عملی، به آواز نظری نیز احاطه تمام دارد، قابل تامل است.
علاوه بر اینها، ایرج را باید مردمیترین هنرمند موسیقی کلاسیک ایرانی در عرصه آواز دانست. در قرن اخیر هیچ آوازخوان و خوانندهای چون ایرج چنین پرکار و پرنفوذ در تودهی مردم نبوده است که البته به غیر از صدای مولفهمند و پارامتریک خاص، این مساله تا حدی برگرفته از فرهنگ آوازی و آگاهی او از سلیقهشناسی مخاطب است. البته این مهم شاید از شخصیت حقیقی خود هنرمند نیز منفک نباشد که به قول دکتر اسماعیل آذر هیچ گاه در طول عمرش کسی از ایرج «منم» نشنید؛ ایرج متواضع ترین شخصیت هنرمند کشورمان بوده و هست. به فخر نود سالهگی او نگاهی مجمل به زندگیاش داشتهایم:
ایرج خود دربارهی فعالیتهای موسیقایی خود گفته است: «از هفت سالگی هنر موسیقی را از پدرم آموختم و علاقهمند شدم، در واقع پدرم نخستین معلم من بود. آن زمان در خالدآباد نطنز زندگی میکردیم و بعد از پایان تحصیلات ابتدایی به تهران آمدم و در دبیرستان نظام تحصیل کردم و در دانشکده افسری، افسر شدم؛ اما بعدها تقاضای بازنشستگی داشتم چرا که هنر را بیش از شغلم دوست میدارم.»
اهالی موسیقی هرگاه بخواهند در بالاترین حد حنجره صدایی را مثال بزنند به صدای ایرج اشاره میکنند. «علی جهاندار» (خواننده موسیقی سنتی) بر این اعتقاد است که تمامی شیوههای آوازی متعلق به خودشان بوده و کسی مانند ایشان نمیتواند تحریرهای آوازی را خالص اجرا کند.
«علی شیرازی» (متخصص آواز) نیز دربارهی صدای او میگوید: «صدای ایرج با ویژگی هایی که آن را به عنوان و جایگاهِ صدای معیار در هنر خوانندگی ما نزدیک می کند، یکی از نزدیک ترین صداها به ذات آواز و موسیقیِ ایرانی است. در میان خوانندگانی که از ابتدای ورود پدیده ضبط موسیقی به ایران صدایشان به گوش رسیده، شاید فقط قمرالملوک وزیری در زیبایی و کمال و رسا بودنش در هنری به نام آواز، با ایرج قابل مقایسه باشد.»
درباره قدرتِ صدای او بسیار می توان گفت؛ اما همین متخصص آواز، بارزترین نکته در شیوه صداسازی و صدادهی ایرج را در این می داند که او از تمام امکانات بالقوه حنجره اش سود می برد و آن را به فعل تبدیل می کند که بهترین الگو برای یافتن توانایی های حنجره و کشف صدای شخصی محسوب میشود. به طور کلی هر هنرجو یا آوازخوانی تا به همه حجم مفید صدای خود دست پیدا نکند، نمیتواند به ارایه کیفی ریزه کاری های خوانندگی از قبیل تحریر، غلت، نوانس، نقل مکان از اوج به بم و برعکس، گرم خوانی و بقیه جزییات در صدا دست یابد. کاری که ایرج آن را در بهترین حالت ممکن انجام می داد.
به گفته سیدعلیرضا میرعلینقی پژوهشگر موسیقی و منتقد هنری، دو گروه خواننده وجود دارند، گروه اول خواننده هایی هستند که آهنگها، آنها را به شهرت میرسانند و گروه دوم خوانندههایی هستند که آهنگها را به شهرت میرسانند و ایرج جز گروه دوم است.
با همهی اینها تنها داشتن صدایی با مشخصات مذکور، خواننده ای جاودان بوجود نمی آورد. معدود خوانندگان صاحب صدایی همچون ایرج بوده اند؛ ولی نتوانستند از صدایشان به مانند این خواننده استفاده کنند. او در زمان خود سبک جدیدی در ارائه آواز به وجود آورد که موجب احیای آواز شد. ایجاد سبک جدید، داشتن خلاقیت و اصطلاحا نمکهای خاص ایرج ر ا در اجرای آواز و تصنیف (به قول بهمن بوستان) عواملی است که تاریخی شدن نام ایرج را تضمین می کند.
او که تاکنون بیش از ۲ هزار ترانه اجرا کرده است، شهرتش را در ابتدا وامدار رادیو و سپس مدیون سینمای پیش از انقلاب است. ایرج برای ۱۰۵ فیلم فارسی ترانه خواند. ماندگارترین اجراهایش ترانه فیلمهای میلیونرهای گرسنه و گنج قارون هستند.
تخلص ایرج به سال هایی برمیگردد که او افسر ارتش بود و به سبب محدودیتهایی که در ارتش وجود داشت، نمیتوانست با نام اصلی خود (حسین خواجهامیری) در برنامههای هنری و موسیقی حضور و اجرا داشته باشد.
بعد از انقلاب به دلیل برخی محدودیت هایی که وجود داشت، ایرج نتوانست فعالیت خود را در عرصه موسیقی ادامه بدهد اما پا کنار نکشید و با برگزاری کنسرتهای مختلف در شهرهای ایران همچنان حافظ سبک آوازی ایرج بود و هست.
آغاز راهِ هنری
حسین خواجه امیری در ۱۱ دی ۱۳۱۱ خورشیدی در خالدآباد نطنز در خانوادهای هنرمند به دنیا آمد. پدربزرگش حاج ملا میرزا از خوانندگان بنام زمان ناصرالدین شاه بود. پدرش نعمت اله که از صدایی خوش و رسا برخوردار بود و ردیف میدانست، مدتها او را تحت تعلیم خویش قرار داد. حسین در همان زمان در مراسم تعزیهخوانی شرکت میکرد و نزد تعزیهخوانانی که ردیف و دستگاه میدانستند به یادگیری آواز پرداخت.
او پس از پایان تحصیلات ابتدایی به تهران رفت و در ۱۳۲۶ خورشیدی به مکتب ابوالحسن صبا راه یافت و دو سال پیاپی در حضور او دانستههای خویش را تکمیل کرد و به وسیلهی او به رادیو ایران معرفی شد. در آن جا به اجرای برنامه با ارکستر ابراهیم خان منصوری پرداخت. پس از مدتی به دانشکدهی افسری رفت و شبهای جمعه که فراغت داشت از ساعت ۷:۳۰ تا ۸ در برنامه ارتش شرکت و با ارکستر محمد بهارلو به اجرای برنامه میپرداخت.
موفقیت های ایرج ادامه داشت تا اینکه در ۱۳۳۶ خورشیدی به دعوت داوود پیرنیا بنیانگذار برنامه گلها به این برنامه راه یافت و در نخستین همکاری خود با این برنامه برگ سبز ۴۳ را در مایه شورابوعطا و با همکاری علی تجویدی، فرهنگ شریف و امیرناصر افتتاح خواند و از همان زمان همکاریاش را با برنامه گلها ادامه داد. از برنامه های استثنایی و شاخص ایرج، گلهای تازه شماره ۲۸ است که نهتنها در آثار خود او بی مانند است، بلکه نمونه آن در آثار دیگر آوازخوانان نیز یافت نمی شود. این برنامه در دستگاه ماهور است که بسیار بدیع و خلاقانه اجرا شده است. پیشدرآمد این برنامه به نام اتود ماهور اثر داریوش دولتشاهی در ماهور است که فریدون شهبازیان آن را تنظیم و تکنوازی این اثر را حسین علیزاده در جوانی اجرا کرد. آواز این برنامه را ایرج در فضای تلفیقی از موسیقی کلاسیک غربی و ایرانی به اجرا درآورد که در این میان، پنجه و جواب آوازهای مرحوم پرویز یاحقی و منصور صارمی نیز رنگ دیگری به این برنامه بخشید. انتخاب مناسب شعر رمانتیکی از حافظ که در ادامه این نوشته آمده، زیبایی این آواز را دوچندان کرده است.
ایرج خاطره جالبی در این باره می گوید: «روزی ماشینام در راه مسافرت دچار نقص فنی شد و یکی از ساکنان آن منطقه، مشکل را برطرف کرد. من بهعنوان تشکر آوازی برای او خواندم و پس از اتمام آواز از او پرسیدم من بهتر می خوانم یا ایرج؟ روستاییای که او را از چهرهاش نمی شناسد، می گوید: این طور که تو آواز خواندی ایرج کیست!»
یکی دیگر از ویژگی های آثار تصنیفی ایرج در تنوع است و این اتفاق مبین یک واقعیت است که بسیاری از آهنگسازان بنام به صدای او علاقه داشته اند و جالب اینجاست که آثار بسیار خاص این آهنگسازان که بیشتر خوانندگان دیگر امکان اجرای آنها را به لحاظ زیبایی و توانایی (که مورد دوم بیشتر صدق میکند) نداشتند، به وسیله ایرج اجرا میشده است.
ایرج و سینما
عمده شهرتِ ایرج در میانِ عوام به خاطر فعالیتهای سینماییاش است. او که در آن زمان خوانندهای جوان بود، برای فیلمهای فارسی ترانه خواند و از همه بیشتر برای محمدعلی فردین، منوچهر وثوق و رضا بیک ایمانوردی خوانندگی کرد. این بازیگران روی صدای ایرج لب خوانی میکردند و نیمی از شهرت و موفقیتشان را از همین صدا و لبخوانی او داشتند؛ اگرچه نخستین فیلمی که او در آن ترانه خواند، فیلم روزنه امید به کارگردانی سردار ساگر هندی و با ترانههایی بر اساس ساختههای جواد لشگری بود اما صدای او و تصویر فردین چنان به هم آغشته ماند که هنوز در حافظه موسیقیایی مردم باقی مانده است.
ایرج درباره همکاری با فردین میگوید: «خدا فردین را بیامرزد. او خیلی زود مرد. هنرپیشه بسیار خوبی هم بود. طوری در صدای من پلیبک می کرد که شاید خود من هم نمیتوانستم این کار را انجام دهم. ما با هم خیلی دوست بودیم و رفتوآمد خانوادگی هم با همدیگر داشتیم، جانمان به هم گره خورده بود. هر ۲هم تلاش می کردیم تا کارهایی که با هم اجرا کنیم، به بهترین شکل انجام شود. مثلا ۱۰ کار را می شنیدیم و روی آن فکر میکردیم تا سرانجام یک اثر را از بینشان برای خواندن در فیلم انتخاب کنیم. برای اینکه چه قطعه ای اجرا شود، ساعتها مینشستیم و با هم حرف می زدیم. فردین خیلی میان مردم محبوبیت داشت، هنوز که هنوز است کسی روی دستش از محبوبیت بلند نشده است؛ خیلیها میگویند صدای من باعث شهرتِ فردین شد؛ اما من می گویم عکس این مساله هم صادق است.»
همکاری ایرج با دیگر هنرمندان
ایرج با هنرمندان زیادی مانند پرویز یاحقی، اسدالله ملک، جلیل شهناز، فریدون حافظی، فرهنگ شریف، امیر ناصر افتتاح، جهانگیر ملک، حسن کسایی، لطف الله مجد، علی تجویدی، رضا ورزنده، منصور صارمی، محمد موسوی، احمد عبادی، حسن ناهید، انوشیروان روحانی، همایون خرم، حبیب الله بدیعی و بسیاری از نوازندگان و البته خوانندگان دیگر همکاری داشته و مورد تایید و تحسین آنها بوده است.
او علاوه بر این در برنامههای رادیو ارتش، ارکستر دانشجویان، ارکستر محمد بهارلو، ارکستر ابراهیم خان منصوری، ارکستر عبدالله جهان پناه به اجرای برنامه پرداخته و برای ۱۰۵ فیلم فارسی خوانده است و در سالهای پس از انقلاب به خصوص دهه ۷۰ و ۸۰ خورشیدی، بیش از ۱۰ آلبوم به بازار موسیقی عرضه کرد. آلبوم قصه زندگی از او در بهار ۱۳۹۱ خورشیدی به بازار موسیقی عرضه شد.
از شاگردان ایرج میتوان به علی معزی (او مسوولیت تدریس آواز اصیل ایرانی را در آموزشگاه موسیقی آوای ایرج از ۱۳۸۸ خورشیدی تا کنون بر عهده دارد) و امیر احسان فدایی اشاره کرد. علی شیرازی نیز به طور غیرمستقیم و از طریق آثار ایرج تحت تأثیر او قرار گرفت. احسان خواجه امیری فرزند این خواننده نیز از شاگردان او محسوب میشود اما وی در موسیقی پاپ فعالیت میکند و علاقه ای به موسیقی اصیل ایرانی در آثارش مشاهده نمیشود.