«رهبری و آماده سازی آنسامبلهای سازی» (۱)
مقدمه مترجم
«رهبری و آماده سازی آنسامبلهای سازی»، نگارش «جان اف کولسون»، کتاب مفید و بسیار کاربردی برای هنرجویان رهبری ارکستر است. این کتاب فشردهای از ۴۰ سال فعالیت مستمر نویسنده با ارکسترها و آنسامبلهای گوناگون است و مشکلاتی را که در فرایند تمریندهی به ارکستر پدید می آید را به چالش کشیده است. مهمترین تلاش نویسنده، ارائه ایدههایی برای طراحی استراتژی آموزشی است به طوری که در سناریوهای مختلف قابل استفاده باشد.
فعالیتهای سازمان یافته پیشنهادی نویسنده کتاب، باعث شده است که سردرگمی هنرجوی رهبری در همه عرصهها اعم از تکنیک رهبری، سناریوی تمرین، ضروریات تمرین، اولویتها، استراتژیهای آموزشی و انتخاب رپرتوار مناسب کنسرت به طور چشمگیری کاهش یابد.
خواندن این کتاب به همه دوست داران رهبری ارکستر پیشنهاد می شود. (نزهت امیری مهرماه ۱۴۰۳)
دربارۀ این کتاب
پس از تجربۀ بیش از ۴۰ سال تدریس رهبری ارکستر و آنسامبلهای مختلفِ سازی، به باور من، در آموزش این حوزۀ اجرایی موسیقی، یک نقص اساسی وجود دارد. کتابهای درسی و رسالههای بسیار خوبی در این زمینه وجود دارند. بخشهای «تکنیک رهبری» در این کتاب ها، عناصر اساسی تکنیک رهبری را به طور کامل پوشش میدهند و همچنین بر بسیاری از جنبههای مهم دیگر، تمرکز میکنند. با این حال، بیشتر این کتابها یک فصل (یا کمتر) به آنچه واقعاً با «تمرینات ارکسترال» مرتبط است، پرداختهاند. همچنین کتابهای بسیاری برای ادامه و تکمیل آموزش موسیقیِ هنرجوی رهبری موجود است.
در این کتابها هم اطلاعات اندکی دربارۀ چگونگی فرآیند واقعی تمرینات دیده میشود. با این حال، بهنظر میرسد که اکثر رهبران ارکستر با من موافق باشند که توانایی رهبری ارکستر و تمریندهی مؤثر و کارآمد به آنسامبلهای موسیقی سازی، مهمترین ویژگی یک رهبر ارکستر موفق است.
این خلأ ظاهری در آموزش رهبری، اغلب در طول تدریس دانشجویی، تجربۀ کارآموزی درکالج، یا در ابتدای اولین استخدام رهبر ظاهر میشود. هنگامی که از هنرآموزان رهبری ارکستر پرسیده شد که چه چیزی به اندازۀ کافی در کلاسهای رهبری پوشش داده نمیشود، بیشترین پاسخ این بود که هنگام توقفِ گروه در فرآیند تمرین، رهبران همیشه دربارۀ اینکه چه کاری باید انجام بدهند یا چه باید بگویند، راحت یا مطمئن نبودند. این سردرگمی، در همۀ زمینهها، ازجمله تکنیک رهبری، سناریوی تمرین، ضروریات تمرین، اولویتهای تمرین، استراتژیهای آموزشی و نیز انتخاب رپرتوارِ مناسب برای کنسرت نیز وجود دارد.
پیشفرض این کتاب این است که میتوان سطح شایستگی هنرجویان رهبری را، به کمک آموزشهای ویژۀ چگونگی رهبری و تمرین آنسامبلهای موسیقی سازی، بالا برد. به این ترتیب، این رهبران، آمادگی بیشتری برای تأثیرگزاری بر روند تمرین واقعی خواهند داشت. تأکید اصلی این کتاب، ارائۀ ایدهها و پیشنهادهایی برای طراحی استراتژیهای آموزشی است که در سناریوهای مختلف تمرین، کارساز باشد. من امیدوارم که این کتاب اصول واقعبینانهای را در هنرجو ایجاد کند تا در روند تمرین و آمادهسازی و هدایت گروه، آنها را به کار ببرد. تمام تمرکز این کتاب بر این موضوع است که بدانیم در فرآیند تمرین، برای رسیدن به موفقیت یک «آنسامبلِ سازی» چه باید کرد یا چه باید گفت.