«احمدرضا احمدی»‌ در زمان مدیریتش بر مرکز موسیقی کانون اتفاقاتی را رقم زد که تاثیراتی بسیار بر موسیقی ایران گذاشت دیوانه‌ای پر از شعف و تنهایی

اواخرِ اردیبهشتِ هشتاد سالِ پیش بود که «احمدرضا احمدی» به دنیا آمد و به قولِ خودش در «سرما، غربت و غریبی» بزرگ شد. نوجوانی‌اش مصادف شد با دورانِ پرالتهابِ سیاسی که جلوی دیدگانِ‌ روحِ شاعرش، مردم را می‌گرفتند و می‌بردند به ناکجاآباد؛ اما بخت لابد با «احمدرضا» یار بوده که کنارِ مدرسه‌شان که «ادب» نام داشته کلاسِ سنتورِ «ابراهیم سلمکی» قرار داشته و و او می‌ایستاده و از صدای ساز لذت می‌برده است؛ اما اقبالِ او از جهتی دیگر نیز بلند بود، دوران بالندگی او در دهه‌ی ۳۰ بود، دورانی که «کلنل علی‌نقی وزیری» در موسیقی، «نیما یوشیج» در شعر و «محمدعلی جمال‌زاده» در قصه‌ی ایران فعالیت‌های خود را آغاز کردند.

او دبیرستان را در دارالفنون می‌خواند و همان‌جا با پرویز دوایی، مسعود کیمیایی و اسفندیار منفردزاده هم‌کلاس شد. فیلم‌ساز سال‌ها بعد درباره‌ی رفیقِ قدیمی‌اش گفت: «احمدرضا از کویری آمد که جاده نداشت. نه شاعر کرمانی بود و نه شاعر تهرانی، حتی شاعر جهان سومی هم نشد! احمدرضا شاعر بود که آمد. احمدرضا دیوانه‌ای پر از شعف و تنهایی است. این را از اول داشت. احمدرضا یکی از تنهایان کمیاب زندگی است.» خودش اما می‌گوید: «کلام من هر چه بود طلا بود، مس بود، متعلق به خودم بود. در هر کتاب راه ناهمواری را طی کردم. در هر کتاب چون کتاب نخستین‌م با هراس آغاز کردم. راهی که در ظلمات بود… من با قطب‌نمای خودم حرکت کردم… من از کسی تقلید نکردم. به گمانم حتا از خودم هم تقلید نکردم.»

می‌گویند و خودش می‌گوید هنگام کار کردن و نوشتن به موسیقی گوش می‌دهد و خود اذعان دارد که فارغ از تمامی آرا و نظرات و ژست‌های روشنفکری، گاهی پیش آمده که اصلاً حس سرودن شعر را هم نداشته است، اما با شنیدن موسیقی، قریحه‌ی سُرایش شعر او به جوش آمده است. «احمدرضا» در جوانی در کنار شیفتگی به موسیقی کلاسیکِ غربی به موسیقی سنتی ایران نیز علاقه‌ی بسیاری داشته است؛ اما تاثیر او بر موسیقی ایران به اندازه‌ای است که گاه از بسیاری از اهالی موسیقی پیشی می‌گیرد. «احمدرضا احمدی» سال‌ها مدیر مرکز موسیقی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان بوده و در تربیتِ موسیقی‌دانانِ نسل‌های بعد و هم‌چنین انتشارِ آثار متعدد نقشی مهم ایفا کرده است. در این گزارش نگاهی به فعالیت‌های او در این مرکز می‌پردازیم:

مرکز موسیقی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان چگونه شکل گرفت؟

کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان از همان نخستین سال‌های تاسیس، اقدام به تهیه‌ی نوار کاست و صفحه‌ی گرامافون کرد و در سالِ ۱۳۴۵، صفحه‌ی «دختر دریا» را بر اساس کتابی با همین نام روی صفحه‌ی ۴۸ دور منتشر کرد، اما این فعالیت تا پنج سال متوقف شد. احمدرضا احمدی» مهرماه ۱۳۴۹ چند ماهی بعد از آنکه از امریکا به ایران بازگشت، در این کانون مشغول به کار شد. در سال ۱۳۵۰ مرکز جدیدی با عنوان «تهیه نوار و صفحه برای کودکان و نوجوانان» در این مرکز تشکیل شد که او مدیریتِ او را برعهده گرفت. نام این مرکز، بعدتر «واحد موسیقی» و زیرمجموعه‌ی «امور سینمایی» شد. او در گفت‌وگویی به این مساله اشاره کرده است که: «کار ما با یک اتاق شروع شد. معمولا برای ضبط هم روزهای دوشنبه دو بعد از ظهر شروع به کار می‌کردیم و تا صبح روز بعد کار می کردیم و روزهای پنج شنبه و جمعه هم ضبط می‌کردیم. با صفحه‌ی چهل و پنج دور و قصه برای کودکان شروع کردیم. بعد به ابتکار من کار وسعت پیدا کرد و مجموعه های صدای شاعر منتشر شد و هم چنین زندگی و آثار که قبلا به آن اشاره شد.»

صدای شاعر (معرفی شعر کلاسیک و معاصر فارسی)

به ابتکار «احمدرضا»، مجموعه‌ای غنی از صدای شاعر تولید شد. این مجموعه از مهم‌ترین و تاریخی‌ترین تولیدات این مرکز است که در آن مطرح‌ترین شاعران آن سال‌ها، شعرهای خود یا گزیده‌ای از شعرِ شاعران کهن را بازخوانی می‌کردند. از آنجا که «احمدرضا احمدی» به واسطه‌ی شاعر بودن‌ش ارتباط بسیاری با اهالی ادب داشت، از آنان برای حضور در این پروژه دعوت می‌کرد و پس از آن از موزیسین‌ها می‌خواست تا متناسب با حس و حال شعر برای آن موسیقی بنویسند.

نیما یوشیج، احمد شاملو، نادر نادرپور، مهدی اخوان ثالث، هوشنگ ابتهاج، م. آزاد، نادر نادرپور، فروغ فرخزاد، یدالله رؤیایی و نصرت رحمانی از جمله شاعرانی بودند که در این پروژه هم‌کاری داشتند؛ بر همین اساس است که بسیاری معتقدند باید «احمدی» را پایه‌گذار آثار فاخری که از گذشته تاکنون، به صورت موسیقی گفتار در ایران تولید شده‌اند، دانست.

آهنگ‌سازی تعدادی از این آثار توسط «فریدون شهبازیان» انجام شده است. این آهنگ‌ساز هم‌چنین در این کانون در زمینه‌ی نوارهای قصه برای کودکان و آوازهای محلی و فولکلوریک نیز فعالیت داشت.

برخی از این آثار با آهنگ‌سازی او عبارتند از: مجموعه «صدای شاعر ۱» (شعرهای حافظ) با دکلمه‌ی احمد شاملو، مجموعه «صدای شاعر ۴» (غزلیات مولوی) با دکلمه‌ی احمد شاملو، مجموعه «صدای شاعر ۶» (شعرهای مهدی اخوان ثالث) با دکلمه‌ی مهدی اخوان ثالث، مجموعه «صدای شاعر ۸» (شعرهای رودکی) با صدای پری زنگنه و دکلمه‌ی منوچهر انور، مجموعه «صدای شاعر ۱۰» (شعرهای سعدی) با دکلمه‌ی هوشنگ ابتهاج.

یکی از فاخرترین این آثار اما «رباعیات خیام» است که «احمدی» از آن خاطره‌ی جالبی دارد و می‌گوید: «آقای شجریان در سال ۱۳۵۶در آلبوم خیام تنها یک نوبت آمد و ایستاد و عادت داشت که دستش را روی کمرش بگذارد. در همان یک نوبت٬ بسیار ایستاده و شیک، یک ضرب آواز خواند. من همیشه به طنز می‌گفتم که وقتی این سه شین کنار هم جمع می‌شوند شاهکار می‌آفرینند؛ احمد شاملو، محـمـدرضـا شجریان، فریدون شهبازیان که هر کـدام درجه‌یک بودند در کار خودشان. آلبوم رباعی‌های خـیام یکی از آلبوم‌های موفق کانون بود که در سـال‌های بعـد هم بار‌ها منتشر شد و بسیاری از مردم آن را شنیده‌اند.»

اما یکی از مهم‌ترین آثاری که در این مجموعه تولید شد، شعرخوانی «احمد شاملو» از اشعارِ خودش بود که «احمد پژمان» کار آهنگ‌سازی آن را برعهده گرفت. این اثر را بعدتر «بهمن فرمان‌آرا» شنید و ساختِ‌ موسیقی «شازده احتجاب» را به این آهنگ‌ساز پیشنهاد داد. این همکاری هم‌چنان بعد از چندین دهه ادامه دارد.

«احمد پژمان» در مراسمی که سال‌ها بعد به مناسبت چهلمین سال همکاری‌اش با «بهمن فرمان‌آرا» در خانه سینما برگزار شد،‌ گفت: «یکی از افرادی که باعث شد من به ایران برگردم بهمن فرمان آرا بود. ما ایرانی ها به فرهنگ خودمان تا حدی دلبستگی داریم که نمی‌توانیم در جای دیگر زندگی کنیم. به نظرم هوای ایران برای کارکردن به ایرانی‌ها انرژی می دهد. هم‌چنین فرمان آرا قبل از اینکه شروع به کاری کند به موزیک و موسیقی آن نیز فکر می کند. در «بوی کافور عطر یاس» قبل از اینکه فیلمبرداری شروع شود، نمونه کمانچه‌ای را به من داد و گفت که من می‌خواهم از این کمانچه در فیلم استفاده کنم.»

«مجید انتظامی» نیز یکی دیگر از آهنگ‌سازانی است که فعالیت خود را با کانون شروع کرد و در مجموعه‌ی «صدای شاعر» آثار بسیاری ساخت. او درباره‌ی فعالیت‌ش با «احمدرضا» می‌گوید: «داشتم از کارهای متفرقه پول درمی‌آوردم. یک روز رفتم دیدن احمدرضا احمدی که آن موقع رئیس واحد موسیقی کانون پرورش فکری کودکان‌ و نوجوانان بود. گفت چرا این قدر درب و داغانی؟ گفتم اوضاعم بی‌ریخت و وضع کار خراب است. گفت بیا آهنگ بساز. گفتم پیانو و هیچ‌کدام از چیزهایی را که لازمه‌ی آهنگسازی است، ندارم. برای‌م پیانو خرید و گفت بیا این هم وسیله! برو کار کن. من تقریبا شش ماه با او زندگی کردم. در طول این مدت برای کاست‌های فروغ فرخزاد، یدالله رویایی و نصرت‌الله رحمانی با عنوان «صدای شاعر» آهنگسازی کردم و برای انیمیشن «زال و سیمرغ» موسیقی ساختم که در انیمیشن «بچه‌های کوه آلپ» هم استفاده شد.»

طراحی جلد آلبوم‌های موسیقی

یکی از مهم‌ترین تحولاتی که در زمان مدیریتِ «احمدی» در بخش موسیقی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان رخ داد، طراحی جلد آثار بود که در آن تعدادی از برترین گرافیست‌ها و نقاشان حضور داشتند.

صدایی که «هوشنگ کامکار» کشف کرد

او اما خود در آن دوران هیچ‌گاه شعری را دکلمه نکرد تا سال‌ها بعد «هوشنگ کامکار» از او خواست تا این کار را انجام دهد. «در گلستانه» نام آلبومی است که در زمستان سال ۱۳۶۶ به مناسبت شصتمین سال تولد سهراب سپهری، به آهنگسازی هوشنگ کامکار، آواز شهرام ناظری، دکلمهٔ احمدرضا احمدی، همکاری گروه کُر مرکز سرود و بر روی اشعاری از «سهراب سپهری» منتشر شد. این دو بزرگِ دنیای موسیقی و شعر حالا از رفقای نزدیکِ یکدیگر هستند و «احمدرضا» با قطعیت می‌گوید: «امروز «هوشنگ»  یکی از بهترین دوست های من است. صدای من را هوشنگ کشف کرد. تجربه‌ی آن آلبوم یک تجربه‌ی عالی بود.»

«هوشنگ کامکار» نیز زمانِ‌ انتشارِ آلبوم «دور تا نزدیک»، اثر خود را به او تقدیم کرد و درباره‌ی احمدی گفت: «بعد از نیما یگانه شاعری که میان شاعران نوپرداز می توانستم سراغ گیرم احمدرضا احمدی بود که در مجموعه «در گلستانه» با هم کار کرده بودیم.» کامکار در آن آلبوم اشعاری از جمله «در کمین اندوه» را از او انتخاب کرده که «به لحاظ شعر و زبان همان هدف قطعات قبل را دنبال می کرد و موسیقی نیز در این اثر کاملا هماهنگ با شعر بود.»

«هوشنگ کامکار» بارها به ستایشِ «احمدی» پرداخته و درباره‌ی آن گفته است: « اگر یکی، دوتا دوست نزدیک در زندگی داشته باشم، بی‌شک یکی از آنها احمدرضا احمدی است. همکاری‌های زیادی با هم داشتیم و روی اکثر کارهایم، او دکلمه خوانده است.  این مرد عزیز، حق بزرگی به تاریخ ادبیات و موسیقی ایران دارد و سال‌ها در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان به موزیسین‌ها برای تولید آثار ماندگار کمک کرده است. احمدرضا احمدی با میل به زندگی و کار و با روحیه‌ای سرشار از عشق و امید، زندگی‌اش را سپری می‌کند و همه مشکلات را پس می‌زند و انسانی به‌غایت طناز و شاد است. او رابطه خوبی با دنیا دارد. هر زمان جهان بر من سخت گرفته و احتیاج به امیدواری داشته‌ام، تلفن را برداشته و به احمدرضا زنگ زده‌ام، آن‌وقت دنیا برایم رنگی و دلپذیر شده.»

این دو هنرمند در آثار دیگری چون «محاق» با همدیگر فعالیت کردند. بعدتر او بیشتر آثارش را خواند و «کارن همایون‌فر» تعدادی از آنها را انتخاب کرد و موسیقی برایش نوشت و نتیجه‌ی کار آلبوم «دوستت دارم» شد. او با «هوشیار خیام» و «اردوان وثوقی» نیز کار کرد. قرار بود یک شب در خانه‌ی هنرمندان، «هوشیار خیام» پیانو و آکاردئون و سازدهنی بنوازد و و یک ویولون‌سل و یک گیتار همراهی‌اش کنند و «احمدرضا» شعرهایش را دکلمه کند که این خانه درخواستِ یک میلیون و پانصد هزار تومان از او کرد؛ مبلغی که تهیه‌ی آن برای شاعر مقدور نبود و کار منتفی شد.
ردیف موسیقی ایران
جمع‌آوری مجموعه دستگاه‌های موسیقی ایرانی که شرح کاملی درباره موسیقی سنتی ایران و ردیف‌های آن بود و نیز زندگی و آثار موسیقی‌دانان بزرگ از دیگر فعالیت‌های احمدی در دورانِ مدیریت‌ش بر کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان بود. خودش سال‌ها بعد در گفت‌وگویی با سایت «سازباز» به این نکته اشاره کرد: «می‌خواستم کاری کنم که ردیف‌های موسیقی ایرانی بماند. یک مصاحبه کردم همان دوره و گفتم: «این فقط در ذهن اساتید اتفاق می‌افتاد، ما آوردیمش توی بازار که مردم گوش کنند و بفهمند که چه می‌گوید. من نمی توانستم بنشینم و کاری نکنم.»

 مجموعه زندگی‌نامه و آثار موسیقی‌دانان ایران و جهان

مجموعه زندگی‌نامه و آثار موسیقی‌دانان ایران و جهان از دیگر فعالیت‌های «احمدی» در دوران ریاستش بر کانون بود؛ مجموعه‌ای که هم‌چنان یکی از غنی‌ترین آثاری است که در این حوزه منتشر شده است. در آن دوران آثاری درباره‌ی زندگی موسیقی‌دانانی چون شوپن، چایکوفسکی، ابوالحسن صبا،‌ امین‌الله رشید، شوبرت، فرانس لیست،‌ موتزارت و … ضبط شد.

 مجموعه آوازهای فولکلور ایرانی

کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، فعالیت‌های بسیاری در زمینه موسیقی محلی انجام داد و صفحاتِ بسیاری از آواز‌های محلی‌ منتشر کرد. در این پروژه خوانندگانِ شناخته شده‌ای حضور داشتند که «پری زنگنه» یکی از این آنان بود. این خواننده درباره‌ی آن دوران می‌گوید: «من شروع اجراهای داخل استودیوی خود را مدیون «احمدرضا احمدی» -هنرمند و شاعر بزرگوار- می‌دانم. ایشان بود که به من جسارت و شجاعت ضبط آثارم را داد. بعد از موفقیت اجراهای صحنه‌ای من، ایشان از طرف کانون پیشنهاد اجرای آلبومی از آوازهای محلی داد و آن مجموعه با تنظیم آقای شهبازیان تولید شد. پس از موفقیت آن آلبوم هم جناب احمدی پیشنهاد دیگری را مطرح کرد که آلبوم «شکار آهو» شکل گرفت. من همیشه سپاس‌گزار ایشان بوده و هستم.»‌

«شکار آهو»، پری زنگنه را به عنوانِ یک خواننده‌ی مطرح به جامعه‌ی موسیقی معرفی کرد و پس از آن بسیاری از آهنگ‌سازان به او پیشنهاد هم‌کاری دادند که از جمله‌ی آن می‌توان به منوچهر انور، مجید انتظامی، رامین انتظامی و شیدا قره‌چه‌داغی اشاره کرد. او مدتی بعد ترانه‌ی «گنجشکک اشی مشی» را با آهنگ‌سازی «اسفندیار منفردزاده» خواند، قطعه‌ای که بعدتر در فیلم «رضا موتوری» نیز مورد استفاده قرار گرفت. «پری زنگنه» تعریف می‌کند: «یک روز احمدرضا احمدی با من تماس گرفت و از من خواست خیلی سریع به استودیو بروم و ترانه ای را اجرا کنم. آنجا بود که با جناب منفردزاده آشنا شدم و کار را هم خیلی راحت خواندم. البته با کارهای ایشان از قبل آشنا بودم.»

در دوره‌ انتشار آلبوم‌های «آوازهای محلی» و «شکار آهو» خواننده‌های دیگری هم غیر از خوانندگان اصلی موسیقی محلی، مثل کوروش یغمایی قطعاتی از موسیقی محلی اجرا کرده بودند، ولی با توجه به این‌که شما یک خواننده کلاسیک و خواننده اپرا بودید، این یک گردش کاری مهم محسوب می‌شد. نه فقط در حوزه کاری شما، بلکه در ساحت هنری جامعه هم همکاری شما با فریدون شهبازیان در آلبوم «آوازهای محلی» و سپس با واروژان که اساسا یک آهنگ‌ساز پاپ بودند و اتفاقا این روزها سالگرد درگذشتش است، یک اتفاق جدیدی بود. این کارها چگونه اتفاق افتاد؟

مجموعه بازسازی‌شده تصنیف‌های کلاسیک ایرانی

یکی دیگر از مهم‌ترین فعالیت‌‌های «احمدرضا احمدی» در این دوران، انتشار مجموعه‌ای شاملِ‌ ده صفحه بود که تمام ردیف‌های موسیقی ایران را شامل می‌شد. در این پروژه بزرگانِ موسیقی ایرانی چون هوشنگ ظریف، احمد عبادی، مهدی خالدی، مهربانو توفیق و حسین تهرانی حضور داشتند. «محمدرضا شجریان» نیز تعدادی از آثار این مجموعه را خواند. در واقع اولین صفحاتی که با صدای «محمدرضا شجریان» منتشر شد، توسط کانون بود.

مجموعه قصه‌هایی برای کودکان

در این بخش کسانی چون پری زنگنه، سیمین قدیری، سیمین غانم، بیژن مفید، مینو جوان و … حضور داشتند و آثار ارزشمندی را خلق کردند.

کانون در آن زمان ۴۴ عنوان صفحه گرامافون برای کودکان و نوجوانان به زبان فارسی و ۵ صفحه گرامافون برای کودکان و نوجوانان به زبان انگلیسی و فرانسه منتشر کرد. برخی از این صفحه‌ها همراه با کتاب داستان و تصویرهای پاپ آپ هستند. یکی از معروف‌ترین آثار در این بخش، آلبوم «آوازهای دیگر» با صدای «سیمین قدیری» با ترانه‌هایی از احمدرضا احمدی، ژیلا مساعد و بهروز رضوی است. این مجموعه را «فریبرز لاچینی» آهنگ‌سازی کرد.

تولید موسیقی برای فیلم و نمایش

مسوؤلیت این بخش را «اسفندیار منفردزاده» برعهده داشت و در طبقه هفتم ساختمان کانون اتاقی تمام آکوستیک و پیانو برای خود داشت. ساخت موسیقی برای فیلم‌های «مسعود کیمیایی» از جمله فعالیت‌های او در این زمینه است. اعضای این بخش برای فیلم‌ها و نمایش‌ها آثار بسیاری خلق کرده‌اند؛ اگرچه کارگردانانی که در کانون حضور داشتند، می‌توانستند از آهنگ‌سازانِ خارج از کانون نیزاستفاده کنند. در این بخش هنرمندانی چون مانند کامبیز روشن روان، محمد سریر، احمد پژمان، ناصرچشم آذر، عباس دبیر دانش، محمدرضاعلیقلی و هومن خلعتبری حضور داشتند.

آموزش موسیقی

آموزش موسیقی از سالِ ۱۳۴۹ به شیوه اُرف در کتابخانه‌های مرکز پرورش فکری کودکان و نوجوانان با هدفِ «دفاع از استعدادهای جوان در برابر خطر انحطاط سلیقه‌های آنان در برخورد با موسیقی و شعر بازاری» آغاز شد. در آن زمان مرکز موسیقی چندین سری نوار آموزشی تهیه کرد که شامل مباحث مختلف موسیقی از جمله موسیقی ایرانی، ملل، و کلاسیک همراه با تفسیر و نمونه بود. این نوارها در اختیار کتابخانه‌ها قرار می‌گرفت تا بچه‌ها با راهنمایی معلمان از آن استفاده کنند.
«شیدا قراچه‌داغی» و «اسماعیل تهرانی» مسوولیتِ این مهم را برعهده گرفتند و طی آن چندین سری نوار آموزشی تهیه کردند که شامل مباحث مختلف موسیقی از جمله موسیقی ایرانی، ملل، و کلاسیک همراه با تفسیر و نمونه بود. این نوارها در اختیار کتابخانه‌ها قرار می‌گرفت تا بچه‌ها با راهنمایی معلمان از آن استفاده کنند.

خانم قراچه داغی درباره‌ی فعالیت‌های‌ش در این زمینه می‌گوید: «قسمت آموزش موسیقی کانون را من شروع کردم و به تعداد زیادی مربی موسیقی، متد ویژه‌ی آموزش موسیقی « ارف» را یاد دادم و آن‌ها در کتابخانه‌ها کار آموزش موسیقی را به کودکان و نوجوانان بر اساس همین متد انجام دادند. تمام وسایل و سازهای لازم هم در اختیار مربیان بود.  زمانی که در سال ۱۹۷۹ ایران را ترک کردم در پنجاه و یک کتابخانه کانون موسیقی تدریس می‌شد.»

او هم‌چنین از شاعران کمک گرفت تا متنِ اشعار کودکان را تغییر دهد. «احمدی» در آن سال‌ها قطعات بسیاری برای کودکان سرود که بسیاری‌شان به ترانه‌های کودکانه ماندگار تبدیل شده‌اند. احمد شاملو و نیما یوشیج نیز از دیگر شاعرانی بودند که برای کودکان شعر می‌سرودند.

بسیاری از چهره‌های حاضرِ موسیقی، سال‌ها در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان فعالیت داشته و بخش مهمی از زندگی امروزشان را مدیون کانون و تجربیاتی می‌داند که شیدا قراچه داغی در آن سال‌ها در کانون خلق کرد؛ برای مثال «حسین علیزاده» – آهنگ‌ساز و نوازنده‌ی برجسته‌ی موسیقی ایران- از جمله کسانی است که هم در این کانون تحصیل کرده و هم در عنفوان جوانی به تدریس در آن پرداخته است. این هنرمند آثاری نیز با این کانون منتشر کرده است.

بعد از انقلاب
«احمدرضا احمدی» بعد از انقلاب نیز فعالیت‌های‌ش در زمینه‌ی موسیقی را ادامه داد. او در انتشار چندین کتاب موسیقی فعالیت داشت. او چند باری نیز شعر خواند؛ خودش می‌گوید: «من دو سه سری شعر خواندم؛ تعدادی برای پول بود ولی برخی را برای دل خودم خواندم مثل آلبوم مهمانی طولانی غمناک و یکی هم زمانی‌که قیصر امین‌پور در بیمارستان بود یکی از اشعار او را خواندم که خیلی هم طول کشید و برای خودم جالب بود. یک حافظ با ابوالسعید خواندم که دوستش نداشتم و گفتم بیرون بریزید.»

او در سال ۱۳۷۸ داور نخستين جشنواره موسيقي پاپ در ايران مي‌شود

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *